رفت و نموند

ساخت وبلاگ

ی سال گذشت ولی عشقم برنگشت دلتنگش شدم ولش دلتنگ نشدخواستم بمونه ولی گفت نمیتونم گفتم امشب برای من باش گفت شرمنده قرار دارم روز آخری که اومد پیشم انتظار داشت چیزی بهش بگم گفتم برو گفت چی گفتم برو مگه نمیخواستی همین کلمه رو بگم اشک توی چشماش حلقه زد بهش گفتم حتی ی قطره از اشکات هم نمیتونه کاری کنه که من حرفم رو پس بگیرم آستینم رو زدم بالا گفتم ببین رد تیغ ها رو میبینی از اون وقتی که کلمه های نمیتونم،نمیشه،قرار دارم و .....رو به من زدی به اندازه حرف کلمات تیغ رو دستام کار کرد هر وقتی که منو تذک میکردی تیغ من و بهتر از تو میفهمید برای تو من میتونم ی کاری بکنم آرزو کنم موفق باشی ولی من که موفق نشدم با تو

+ نوشته شده در  جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۶ساعت 8:31&nbsp توسط hadi  | 

ی عشق جدید میخواس باشه ولی نشد...
ما را در سایت ی عشق جدید میخواس باشه ولی نشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadipax بازدید : 299 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1396 ساعت: 0:32